ارتقاء توان ساخت داخل پدیدهای اتفاقی نیست
سرویس صنعت عیارآنلاین؛ توانمندیهای یک بنگاه در حوزه فناوری و داخلیسازی نیازها، مراحل و سطوح مختلفی را طی میکند. بخشی از این توانمندی حاصل تحقیق و توسعه درون بنگاه و بخشی دیگر نیز ناشی از یادگیری در همکاری با بنگاههای دیگر و انتقال فناوری از آنهاست. اصولاً یادگیری و به تبع آن توانایی فناوری و ساخت داخل فرآیندی بلندمدت است و نیاز به برنامهریزی دارد یکی از ملزومات این برنامهریزی شناخت سطوح توانایی و تمرکز بر حرکت به سمت توانایی بیشتر و ارتقاء در سطوح توانایی است. اینکه یک بنگاه بداند جایگاهش در حال حاضر کجاست؟ از چه طریقی میتواند سطح توانمندی خود را ارتقاء دهد؟ اگر نیاز به انتقال فناوری از بیرون بنگاه دارد با چه شرکایی میتواند کار کند؟ برای پاسخ به این سؤالات باید فرایند یادگیری و داخلیسازی فناوری را طراحی کرده و برای آن برنامهریزی کند.
لذا در گام اول همان طور که گفتیم دانستن این نکته ضروری است که این سطوح توانمندی کدام است و بنگاه در کدام سطح است؟ در ادامه به این موضوع با نگاه به بنگاههای بزرگ میپردازیم:
سطح اول که پایینترین سطح فناوری است آن سطحی است که عموماً در بنگاههای جهان سوم و کشورهای مبتنی بر مواد خام شکلگرفته که تنها استفاده از فناوری و تجهیزات برای تولید است که اپراتوری نامیده میشود. مانند صنایع نفت و گاز در کشور ما.
سطح دوم نصب و راهاندازی است که تجهیزات توسط بنگاه اصلی صاحب فناوری تأمین شده و بنگاه ثانویه تنها تجهیزات را نصب و خط را راهاندازی میکند و از آن استفاده میکند. مانند نصب و راهاندازی نیروگاههای برق.
سطح سوم توانایی تعمیر و نگهداری و در سطحی پیشرفتهتر، تعمیرات اساسی است که در نوع خود پیچیده است و نقطه آغازی است برای دستیابی به فناوری و توانایی ساخت داخلی تجهیزات.
سطح چهارم ساخت برخی و یا بخش اصلی قطعات و تجهیزات توسط بنگاه ثانویه، بر مبنای طراحیهای بنگاه اولیه است. به عنوان مثال یک نیروگاه برق توسط بنگاه اول طراحی شده ولی قطعات آن توسط بنگاه ثانویه تأمین میشود. البته این قطعات نیز سطوح فناوری متفاوتی دارند که حرکت به سمت توانایی بیشتر، توان بنگاه را نیز در داخلی سازی تجهیزات بیشتر خواهد کرد. توانایی ساخت تجهیزات خود بخش مهمی از دستیابی به توانایی ساخت داخل و فناوری است.
سطح پنجم دستیابی به دانش طراحی است یعنی بنگاه اولیه بتواند بگوید چه میخواهد و این خواستهها را تبدیل به یک طرح عملیاتی نموده و جزئیات آن را طراحی کند و دقیقاً مشخص کند که این طرح نیازمند چه قطعاتی و با چه مختصات و شرایطی است تا بتواند نیازهای خواستهشده را تأمین نماید. دانش طراحی قطعات، استانداردها و فرآیندها و … همگی جز این دانش طراحی است. همان طور که در یادداشت قبل نیز اشاره شد؛ به دلیل نبود این دانش طراحی در اکثر بنگاههای کشور، آنها مجبور میشوند که علاوه بر طراحی، تأمین قطعات را نیز به شرکتهای صاحب فناوری و دانش فنی بسپارند.
سطوح توانمندی یک بنگاه
یکی از نمونههای موفق در حوزه ساخت داخل و داخلی سازی فناوری در کشور ما شرکت مپنا است. این شرکت توانسته است در همکاری خود با شرکتهای معتبر خارجی و نیز توانمندیهای تحقیقاتی داخلی، خود را به سطوح بالای توانایی برساند. این شرکت علاوه بر اداره(اپراتوری)، نصب و راهاندازی، تعمیر و نگهداری و ساخت تجهیزات نیروگاههای حرارتی را نیز به انجام میرسد این شرکت حتی در برخی موارد توانمندی طراحی برخی نیروگاه را نیز به دست آورده است.
شرکت مپنا که در حقیقت یک پیمانکار عمومی تخصصی در حوزه نیروست به خوبی توانسته است در همکاری با شرکتهای خارجی و با هوشمندی و با تجمیع تقاضای متعدد دولت در حوزه ساخت نیروگاههای حرارتی این نیازها را مدیریت کرده و با ایجاد شرکتهای تخصصی در این حوزه و تکمیل زنجیره تأمین نیروگاه سازی در کشور علاوه بر تأمین نیاز انرژی کشور با ساخت نیروگاهها، توانمندی ساخت نیروگاه را در کشور داخلی کرده و نیازهای خود را از داخل تأمین کند و حتی به بازارهای خارجی نیز راه پیدا کند چیزی که در حوزه نفت و گاز، کشور در طی ۱۰۰ سال اخیر که نفت استخراج کرده و ۶۰ سال از ملی شدن صنعت نفت میگذرد به آن دست نیافته است و همچنان حتی در برخی تجهیزات نیز وابسته به غربیهاست. وجود یک قوه عاقله برنامهریز و اعتماد مدیران وزارت نیرو پس از انقلاب باعث گردید که این توانمندی در کشور ایجاد گردد اما در مقابل عدم وجود تمرکز و برنامهریزی و فقدان یک قوه عاقله تصمیم ساز در حوزه نفت و گاز باعث شده کشور روزبهروز به فناوری و تجهیزات خارجی وابسته شود که ضربه سنگین این بیتوجهی در تحریمهای نفتی به کشور وارد شد و سب کاهش تولید نفت و گاز در کشور گردید.