استاد پرسید: خوب بچه ها مسئله تان را مشخص کردید؟
این تصویر و جملات بیانگر حقیقت تلخی است که در جامعه علمی کشور رقم می خورد. انگار پژوهشگران و اندیشمندان فراموش کرده اند که علمشان باید مشکل گشای مسائل جامعه اسلامی باشد. شهید مطهری در کتاب فلسفه و منطق بحث مهمی پیرامون نقش علم در جامعه دارند: " هر علمى که برآوردن نیازهاى لازم جامعه اسلامى موقوف به دانستن آن علم و تخصص و اجتهاد در آن علم باشد بر مسلمین تحصیل آن علم از باب به اصطلاح «مقدمه تهیّئى» واجب و لازم است. توضیح این که اسلام دینى جامع و همه جانبه است، دینى است که تنها به یک سلسله پندها و اندرزهاى اخلاقى و فردى و شخصى اکتفا نکرده است، دینى است جامعه ساز. آنچه که یک جامعه بدان نیازمند است، اسلام آن را به عنوان یک واجب کفایى فرض کرده است. مثلًا جامعه نیازمند به پزشک است، از این رو عمل پزشکى واجب کفایى است، یعنى واجب است به قدر کفایت پزشک وجود داشته باشد، و اگر به قدر کفایت پزشک وجود نداشته باشد، بر همه افراد واجب است که وسیله اى فراهم سازند که افرادى پزشک شوند و این مهم انجام گیرد."[1]
موضوع هر علم و هنری، ارزش آن را مشخص می کند. جالب است بدانید، موضوع علم سیاستگذاری عمومی(Public Policy) شناسایی و حل مسائل عمومی است. در یک بیان ساده، سیاستگذاری عمومی اتخاذ الگوی عملی پایدار در قبال مسائل عمومی تعریف می شود. مسائلی که بدون متولی اند، مسائلی که جامعه را رنج داده و مشکل آفرین شده اند. البته شاید کسی بگوید با این نگاه، سیاستگذاری عمومی ناظر به وضع موجود است. اما اینطور نیست. ما دو نوع تدوین سیاست داریم:
- سیاست هایی که ناظر به حل مسائل موجود هستند.
- سیاست هایی که به آرمانها نگاه می کنند. در این سیاست ها، ما لزوما به دنبال حل مسئله نیستیم. بلکه بنا داریم به درجه ای والا و مطلوب دست بیابیم.
همیشه یکی از دغدغه های اصلی من شناسایی مسائل و طبقه بندی آنها بوده است. چرا که شناسایی مسئله اولین و مهمترین گام در حل مسئله است.
در این زمینه چند منبع خوب دیده ام که معرفی می کنم. شما هم اگر منبعی می شناسید، مرقوم بفرمایید.
- سخنرانی دکتر دانایی فرد با موضوع مسائل مدیریت دولتی ایران در سال 1384
- کتاب چالشهای مدیریت دولتی ایران، دکتر دانایی فرد
- مسائل عمومی اقتصاد ایران، به اهتمام دکتر عسگری
در ضمن بد نیست ذیل همین قسمت تصوراتتان پیرامون مساله شناسی، حل مساله، مسائل کشور و طبقه بندی مسائل را نیز ذکر کنید.
سلام. قبول دارم مسأله شناسی خیلی مهم است؛
ولی حواسمان باشد هر بخشی از علم توانایی شناسایی و حل بخشی از مسائل جامعه را دارد.
یکی از متفکران حرفی زده بود به این مضمون که بچه که بودم می خواستم جهانی را عوض کنم کمی بزرگتر شدم خواستم کشور خود متحول کنم. باز هم بزرگتر شدم به این نتیجه رسیدم که باید شهر خودم را متحول کنم. و خلاصه اینکه الآن پیرمردی سالخورده هستم و هیچکدام از اینها را که نتوانسته ام انجام بدهم هیچ، به این نتیجه رسیده ام که باید به فکر تحول خودم باشم
با آرزوی موفقیت شما